نماز، معراج مؤمن است.

نماز
نماز، معراج مؤمن است.
این وبلاگ صرفا برای بحث های دینی ایجاد شده است و بیشتر روی نماز تاکید دارد .
اگر از مطالب راضی بودید حتما نظر بدید .
لوگوها

چهارمین دوره مسابقات وبلاگ نویسی سراسری با موضوع نماز

افتخارات

شرکت در دوره اول ، دوم ، سوم مسابقه وبلاگ نویسی نماز

دریافت تقدیر نامه از مسابقه وبلاگ نویسی اصفهان

دریافت تقدیر نامه و جایزه نقدی به عنوان نفر 93 مسابقه وبلاگ نویسی شهرکرد

کلمات کلیدی

وبلاگ نماز وب

وبلاگ نماز|تندیس نماز در میدان میرداماد نجف آباد

نمازهای واجب از دیدگاه آیت الله صافی گلپایگانی

وبلاگ نماز

وبلاگ نویسی دربراه ی نماز

سال نو مبارک

نماز وب | علت محرومیت از شب زنده‌ داری و توفیق نیافتن نماز شب

وقت خواندن نماز شب | نماز وب

وبلاگ نماز|تندیس نماز در میدان میرداماد نجف آباد|وبلاگ نماز

شروع مسابقه ی وبلاگ نویسی نماز

سال 96 مبارک

تبریک سال نو

تبریک

نمازهایی که باید به ترتیب خوانده شوند

توضیح المسائل آیت الله صافی گلپایگانی

احکام وقت نماز از دیدگاه آیت الله صافی گلپایگانی

احکام وقت نماز

نمازهای واجب

آیت الله صافی گلپایگانی

ترجمه نماز به زبان شیرین فارسی

ترجمه نماز

نماز مسافر از دیدگاه رساله آیت الله خامنه ای

نماز مسافر

شرایط نماز از دیدگاه آیت الله خامنه ای

اهمیت و شرایط نماز از دیدگاه آیت الله خامنه ای

دیدگاه حضرت آیت الله خامنه ای

احکام وضو از دیدگاه حضرت آیت الله خامنه ای

احکام وضو

نماز آیات

فلسفه نماز آیات چیست؟

آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وبلاگ نماز» ثبت شده است

 روح ظریف و باقد است، احساسات پاک و با لطافت، عواطف زلال و با صداقت، جوان را چون گلی شکفته و با طراوت نموده است که بیشترین تأثیرپذیری را برای پژمرده شدن داراست.

 تشبیه نوجوان و جوان به نهال نورس در کلمات معصومین، حاکی از همین مطلب است که او را می‎توان به هر جهتی هدایت نمود بر خلاف درخت تنومندی که کسی قادر به جهت دهی او نیست مگر با بریدن تنه آن درخت.

 بنابراین جوانی با نوعی اثر پذیری روحی و حالات انفعالی و تشویشات ذهنی همراه و آمیخته است که کمتر صبغه و رنگ عقلی و استدلالی دارد.

 به همین جهت عوامل خارجی در جهات مثبت یا منفی بیشترین اثر را در او می‎گذارد.

 آنچه که از دیدگاه اسلام مهم است سوق دادن او به سوی تکامل انسانی و اهداف متعالی است. سنت و سیرة پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ و اولاد طاهرینش نسبت به جوانان، مبیّن همین نکته است.

 پس صرفاً به کار گرفتن احساسات جوانان و تشویق و تحریص آنان از قدرت احساسی و عاطفی مقصود شارع مقدس نیست بلکه سوق دادن آن در قلمرو دین و عقلانی نمودن اهداف عالیه انسانی، همه همت رهبران دین می‎باشد و ادعای ما این است که همة تعالیم دین و احکام الهی خصوصاً نماز در همین راستا بر مسلمین فرض و واجب شده است.

 نیازهای غریزی و فطری جوانان و پاسخ آن

 با تمهید مقدمات و مطالبی که ذکر شد می‎توان گفت که فلسفه همه عبادات دینی در این نکته معطوف است که متأثرترین قشر یعنی جوانانرا مؤثرترین قشر در اجتماع انسانی قرار دهد.

 چون احساس به یک تکیه گاه محکم و امنیت و آرامش در پناه آن تنها عنصری است که می‎تواند به جوان اعتماد و اطمینان بخشیده و او را از اضطرابات درونی و تشویشات ذهنی رها سازد.

 همه مشکلات و معضلات روحی و روانی که هویّت او را در معرض خطر انداخته و ثبات شخصیت او را از کَفَش ربوده و خلاء عظیمی را در او ایجاد کرده ناشی از نداشتن یک ملجاء و عدم دست یابی به یک پناهگاه دائمی و مستحکم است. همة صاحبان مکاتب کوشیده‎اند تا به نحوی این آتش احساسات درونی را خاموش و یا حداقل از شعله‎های آن بکاهند.

 به همین خاطر راه حل‎هایی چون آزادی بی‎قید و شرط جوانان در ارضای هواهای نفسانی و غرایز حیوانی و سوق دادن و جهت دهی ایشان به میخانه‎ها و کاهواره‎ها و صدها طرق دیگر را به عنوان پناهگاه ارائه دادند اما پس از رویکرد جوانان به آن مأمن‎های به ظاهر مستحکم، سقف‎هایشان فرو ریخته و به واهی و خیالی بودن آنها پی برده‎اند. چون با ارضاء نیازها و دفع هواهای نفسانی، اهداف خود را تأمین شده نمی‎یافتند.

 «امروزه اشتیاق شدید جوانان سراسر جهان به شنیدن موسیقی به اصطلاح پاپ (Pop) و پوشیدن لباسهای نوعاً جدیدی. مثل بلوجین که زبان حال میل به آزادی از قید و بندها و تحرک و تکاپو و اعلام استقلال یک تنه از قید ضوابط و معیارهای اجتماعی است کاملاً‌ واضح است.

 بسیاری از جوانان تیز و چابک پا در رکاب سفر می‎گذارند بدون آن که بدانند به کجا می‎روند.

 در این مسحور شدگی و حتی تسخیر شدگی در قبال شیوة زندگی جدید که از غرب سرچشمه گرفته و جهانگیر شده است شمار کثیری از جوانان مسلمان شریک بوده‎اند.

 دانستن این نکته برای جوانان مسلمان لازم است که این پدیده‎ها با علل ژرفتری ارتباط دارند که از نظر معنوی بی‎طرف نیستند».[5]

 جوانان در زندگی و حیات جوانی خویش امور زیادی را درحال تجربه کردن می‎باشند او چون سایر افراد جامعه اما عاطفی و احساسی‎تر از دیگران در صدد دست یابی به امری است که قلبش را بدان واسطه تسکین بخشیده و نوعی آرامش را تحصیل نماید و لیکن به هر چیزی که روی می‎آورد بعد از مدت کوتاهی در می‎یابد که آن عنصر، مطمئن و واقعی نیست.

 البته تشخیص این امر در ابتدای سنین نوجوانی و جوانی بسیار دشوار است شور و هیجان جوانی در جوانان غالباً فرصت تعقل و اندیشة این که انسان برای یک زندگی و حیات طولانی و اهداف متعالی خلق شده را از او سلب کرده و به همین خاطر او بعد از تجربه عملی، به پوچی و بی‎پایگی بسیاری از مأمن‎هایی که بدان پناه آورده است پی خواهد برد.

 و دشمنان دین خصوصاً غرب به خاطر درک همین نیازهای فطری و غریزی جوانان تلاش زیادی انجام می‎دهند تا این گرایش‎ها را به جهاتی که اهداف آنها را تأمین می‎کند سوق دهند و آنها را از کمالات معنوی و دینی منحرف سازند.

 کسی که خود مدت زیادی از عمرش را در میان غربیها سپری کرده و الان هم زندگی خود را با آنها در حال تجربه کردن می‎باشد قضاوت و داوریش چنین است که گوید:

 «در شیوة زندگی کنونی غرب کشش و گرایشی هست که افراد جامعه را به زیستن در لحظة کنونی فارغ از همة تاریخ و گذشته و غرق شدن در طلب سرافرازیهای لحظه‎ای و لذت حسی آنی وا می‎دارد.

 پرستش قهرمانان ورزشی و میل به رکورد شکنی دایمی و فایق آمدن بی‎وقفه بر طبیعت نشان دهندة یک وجه از این دل مشغولی به تن است در حالی که جنبة بسیار ویرانگرتر همین گرایش را می‎توان در استفاده از مواد مخدر و طبعاً مشروبات الکلی، روابط جنسی آزاد و نظایر آن دید که تماماً‌ از تلاش نفس برای غرق نمودن خود در لذتهای آنی جسمی و غریزی حکایت دارد. بدیهی است که ورزش مستلزم انضباط و سخت کوشی است و این از جهات مثبت آن است.

 اما بزرگداشت بیش از حدّ ورزش و کمابیش پرستیدن قهرمانان ورزشی ناشی از اهمیت گزافی است که به تن داده شده است.

 علاوه بر این که نقش و اهمیتی که به ورزش داده می‎شود ابداً بی‎ارتباط با اشتیاق به لذت جویی‎های جسمانی نیست. که همه این عوامل متضمن از دست رفتن ایمان و اعتقاد جوانان به معیارهای اخلاقی است».[6]

 یک جوان مسلمان با تحصیل معرفت و دست یابی به علوم مقدس دینی باید خود را مجهز ساخته و به دامی که جوانان غربی بدان گرفتار آمدند هویت خود را از دست ندهد.

---------------------------------------------------------------------

[1] . نهج الفصاحه، حدیث 2050.

[2] . نهج الفصاحه، حدیث 372.

[3] . سفینة البحار، ج 2، ص 176.

[4] . دکتر مای لی، شخصیت، ترجمه دکتر محمود منصور، ص 120.

[5] . دکتر نصر، جوان مسلمان و دنیای متجدد، ص 338.

[6] . دکتر حسین نصر، جوان مسلمان و دنیای متجدد، ص 342.

  

منبع:مرکز نشر اعتقادات :  http://www.eteghadat.com

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۲۳ فروردين ۹۳
امیر

اذان، این سروش غیبى و این نداى آسمانى، یک اعلان عمومى و معنوى جهت آمادگى براى نماز و انجام فریضه بزرگ الهى است.


اذان ارزش و جایگاه والایى در شریعت محمدى(ص) دارد.

اذان دعوت به سوى عبادت و بندگى خدا است و مؤذن با آهنگ رسا و روح بخش، امت اسلام را به نماز و مناجات فرا می‏خواند.


امام رضا(ع) در باره فلسفه و حکمت اذان مى‏فرماید:

1 - آن‏کس را که فراموش کار است، یاد آور باشد و آن‏کس را که غافل است متنبه سازد.

2 - فهماندن وقت نماز، براى کسیکه اشتغال دارد.(مشغول به کار است)

3 - دعوت مردم به پرستش خالق و ترغیب در آن است.

4 - اذان‏ گو، اقرار به توحید دارد و ایمان را آشکار مى‏سازد و اسلام را اعلان میکند و آن‏کس را که فراموش کرده یادآورى مى‏نماید.(من‏لایحضره‏الفقیه،ج 1،ص 299)


علاوه‏ بر مطالب بالا، در باره فلسفه اذان،می توان به موارد زیر هم اشاره کرد:

الف - اذان و اقامه، توجه و آمادگى براى نمازگزار است و در اثناى آن، زمینه و استعداد پیدا مى‏شود که انسان، با ادب بیشتر، خشوع فزون‏تر و عرفان عمیق‏تر در پیشگاه حضرت حق قرار گرفته و با معبود و محبوب حقیقى خویشتن سخن بگوید و دمساز گردد.


گل نغمه زیباى خدایى است اذان

پروانه باغ دلگشایى است اذان

محبوب تمام حق پرستان زمین

پیغام رسان روشنایى است اذان


ب - اذان موجب صفاى باطن و شادى و نشاط روح است. پیامبر(ص) هنگام فرا رسیدن وقت نماز، به بلال میفرمود: »اى بلال! اذان بگو و ما را با آن روح ببخش (ارحنا یا بلال)»


ج - زمانى که صداى نیکوى اذان، فضا را معطر می‏سازد و به نماز گزاران مژده میدهد که هنگام سخن گفتن با خدا فرا رسیده است.

پس آنان آماده نماز می‏شوند و به سوى مساجد و نمازخانه ها حرکت می‏کنند رسول خدا(ص)فرمود: «هرگاه مؤذن بگوید: الله اکبر»،خداوند میفرماید: اى امت محمد مهیاى نماز شوید و شغل دنیا را ترک کنید».(مناهج الشارعین، ص 180)


د - قبل از اسلام مسیحیان با ناقوس، یهودیان با دمیدن در بوق‏ها، آتش پرستان با روشن کردن آتش و مردم را به عبادت دعوت می‏کردند؛ ولى اسلام آمد و به جاى این‏ها اذان را انتخاب کرد که در آن مردم با کلمات خوب و دلنشینى به مسجدها فرا خوانده می‏شوند و از طرفى با شنیدن و گفتن نام خدا، پیامبر و... آماده نماز خواندن می ‏گردند.


ه)اذان آدمى را به یاد خدا می ‏اندازد و با بزرگى و عظمت او آشنا می‏سازد؛ با گفتن «الله اکبر» به بزرگى، جلالت شأن، عظمت و توانایى خدا اعتراف مى‏کنیم و با بیان «لا اله الا اله»، به یگانگى و بى شریکى او شهادت میدهیم.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۲۳ فروردين ۹۳
امیر

تندیس نماز در میدان میرداماد نجف آباد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۷ اسفند ۹۲
امیر